دوست آسمانی

ساخت وبلاگ
دوست آسمانی ام سلام. 

این روزها به پنجاه رسیدم. اما خیری از زمین ندیدم. 

چه تهمت ها شنیدم، چه ظلمها دیدم و چه رنج ها کشیدم. 

دوست آسمانی من. 

کمی هم حالم را بجو و

از آسمانت برآیم بگو. 

من از برف از باران از هر آنچه پایین بیاید ز آسمان، از تو می پرسم. 

من دلتنگی را با خود چون مشکی آب در صحرای برهوت همراه دارم. و از جور زمان و ستم زمین دم بر نیارم. 

چرا که تمام امیدم آسمان است. 

دستم را بگیر. 

خسته ام از این نخجیر. 

که درندگان شکم بی گناهان می درند به چنگال کبر، کینه. حسادت، رذالت، 

دستم را بگیر و نجاتم بده از آتش شرارت. 

حالم خوب نیست...
ما را در سایت حالم خوب نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : frhang بازدید : 69 تاريخ : جمعه 12 آبان 1396 ساعت: 21:26